برداشت آزاد

تکه هایی از ادراک ها، تصورات و تفکرات یک بنده خدا

برداشت آزاد

تکه هایی از ادراک ها، تصورات و تفکرات یک بنده خدا

برداشت آزاد

مطالب تکه هایی هستند از افکار نویسنده ی آن ها که به وسیله ی نقاط اتصال به یکدیگر پیوند می خورند.

آخرین برداشت ها
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی


طبق روال هر سال مراسم شب شهادت مسجد به عهده ی دایی م بود. ما هم طبق روال هر سال تو این هئیت حضور داشتیم. به فاصله ی دو نفر از سمت چپ م، یه پسر بچه نشسته بود. ظاهرش می خورد که دوره ی اول دبیرستان (بخونین راهنمایی) باشه. با میکروفن بی سیم ور می رفت تا برای سخنران آماده ش کنه.

روضه شروع شد. روضه خون هنوز دو بیت هم نخونده بود. صدای هق هق و زجه ی پسر بچه بلند شد. یه کم که روضه جلوتر رفت می شد صدای لطمه زدن ش رو هم شنید.

قبول دارم بچه ست و دل پاک و معصومی داره. رقیق القلب ه. هنوز مثل من نشده (و ان شا الله که هیچوقت هم نمیشه). اما برای من، با این سن م تشخیص دادن صدای گریه ی زورکی و زجه ی تصنعی کار سختی نیست.

(حرف زدن در مورد مراسم و اتفاق هاش، بعد از هیئت کار جالبی نیست. من هم این ماجرا رو فقط همین جا نقل کردم.)

(کلا سعی می کنم کاری به اتفاق ها و آدم های داخل مراسم نداشته باشم ولی این دفعه نتونستم)


***


قصدم این نبود بگم پسر بچه کار بدی کرده، که از منظری کارش رو خوب هم می دونم. آسیب شناسی هیئت هم نکردم که در این حد و اندازه ها به هیچ وجه نمی گنجم. خواستم مقدمه ای بنویسم تا بگم خیلی مواقع (و شاید یشتر مواقع) بهتره که بی سر و صدا بود و چراغ خاموش رفتار کرد. تو هیئت، تو کار، تو درس خوندن، تو مشکلات، تو رفاقت یا حتی تو محبت*. آدم های چراغ خاموش معمولا آدم های محکم تر و ارزشمندتری هستن.

یکی از مشکلات جدی ای که با این نوع وبلاگ نویسی (جوری که معمولا خودم می نویسم) دارم اینه که ناقض "چراغ خاموش" ی ه. من به صورت عادی آدم چراغ خاموشی نیستم. وبلاگ نویسی هم این موضوع رو تشدید می کنه. همین موضوع خیلی مواقع باعث شده وبلاگ رو ببندم.


*تو محبت همیشه نباید چراغ خاموش بود. حدیث داریم.

  • ۹۴/۰۱/۰۷
  • عبدالله ناظری

گمنامی من مصداق متناقض نماست

نظرات (۳)

اتفاقا اون بچه فهمیده تراز مثلا ما آدم بزرگها بوده !!

اصن روایت داریم که در سوگ و عزای ائمه مخصوصا مصیبت آقا امام حسین (ع) هرچقدر می تونید ضجه بزنید و بنالید ! حتی اگر اشکتون هم نمیاد،حالت اشک و عزا بگیرید !!

شاید اون بچه با زدن بر سروصورتش و یا چه میدونم ضجه زدنش ( بطور مصنوعی البته طبق نوشته ی شما ) خواسته عشقش و حبّش رو به حضرت زهرا بیان کنه و یا ...

بنظرم یک بچه پاک تر از این حرفاست که مثل ما آدم بزرگا با اشک ریختن و یا ضجه زدن الکی دنبال ریاکاری باشه !!

کار اون بچه رو حتی اگر هم ساختگی بوده ، بنظرم اسمی جز عشق و ارادت نباید روش گذاشت !! 
پاسخ:
سلام

بنده عرض کردم که قصد ندارم بگم کار بچه بد بوده، هر چند از باقی متن واضح بود که نظر مثبتی هم به این امر ندارم.
خیلی به جوابی که می خوام به نظر شما بدم فکر کردم. چند بار نوشتم و پاک کردم چون هر بار به این نتیجه می رسیدم که از این دستگاه هیچی نمی دونم و به شدت می ترسم که در موردش نظر بدم.
اما فکر می کنم شرط کمال تو عزاداری این باشه که غم از درون بجوشه و نمود بیرونی پیدا کنه، نه بالعکس. نگرانی ای هم که بنده در مورد دوست کوچیک مون داشتم، موندن تو ظاهر و درگیر بازی های موجود در هئیات شدن بود. (جمله ی دوم رو به خاطر "ظاهر" و "بازی های موجود در هیئات" با ترس و لرز زیاد نوشتم)

پ.ن: البته بنده همیشه سعی می کنم توجهی به اتفاقات داخل مراسم نداشته باشم و به تموم حرکات افراد با حسن ظن زیاد نگاه می کنم. این یه مورد هم جزو استثناها بود.

در ابتدا لازمه که پاسخ سلامتون رو بدم تا ترک واجب نکرده باشم .

بازی های موجود در هیئات ؟؟؟!!!!

" اما فکر می کنم شرط کمال تو عزاداری این باشه که غم از درون بجوشه و نمود بیرونی پیدا کنه، نه بالعکس . "

این جمله رو قبول دارم اما نه صد در صد ، فکر می کنم شاید این شرط ، شرطی کافی باشه اما لازم نه !!

الآن تو همین آدمای دوروبر خودمون بگردیم چند نفر رو پیدا میکنیم که حقیقتا مصداق جمله ی بالا باشند ؟! به تعداد انگشتان دست هم میشن ؟!

مثلا توی عزای امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) و یا ... اگر قرار باشه به مجلسی از سمت ائمه نظر و عنایتی بشه ، به کل اون مجلس میشه ! ائمه ی بزرگوار ما خیلی رئوف تر از این حرف ها هستن که مثلا اگر بخوان به مجلسی که برای اون ها برگزار شده ، عنایتی بکنند به فلانی کنند چون شرطی رو که شما فرمودین داشته و به فلانی نکنند چون شرط بالا رو نداشته !!

ائمه اگر به مجلسی عنایت و نظر لطف کنند به نظر بنده اصلا به عزاداری واقعی و یا تصنعی افراد اون مجلس نگاه نمی کنند !

من از منظر دیگه ای دارم به قضیه ی اون پسربچه نگاه می کنم ، من حرفم این نیست که کار اون پسر بچه کاملا درست بوده ! یعنی اصلا نظری راجع به درست بودن یا نبودنش ندارم ! چون من دراون صحنه نبودم و شنیدن کی بود مانند دیدن ؟!

حرفم این هست که نباید با گمان و برداشت بد به رفتار اون پسر بچه نگاه کرد و نظر داد !!

چه بسا هستن آدم هایی رو که وقتی روضه خون ب بسم الله رو شروع می کنه زار زار گریه می کنند و به معنای حقیقی اشک می ریزند و... و افراد دوروبر تو دلشون میگن که : خوشا به سعادتشون که عظمت و سنگینی این بلا و مصیبت رو از عمق دل و جون حس کردن که حالا مثل ابر بهار دارن می بارن ! ولی خدا عالمه شاید اون فرد با گفتن ب بسم الله روضه خون یاد درد و بدبختی هاش میفته و اصلا یادش میره مجلس عزای کیه و برای خودش می ناله !!

هرچند که بنده هم از این قاعده مبرّا نیستم !

ولی درهرصورت باید حسن ظن داشت و اگر قرار بود گمان بدی به دل راه پیدا کنه ، اون گمان رو در حقّ خویش بریم بهتر !   
پاسخ:
فکر می کنم خیلی واضح ه و در پاسخ قبل هم به طور مستقیم و غیر مستقیم اشاره کردم که از قضاوت در مورد افراد حاضر در هیئت اکراه دارم. فکر می کنم بنده در مورد یه چیز صحبت می کنم و شما در مورد مسئله ای دیگه. اینکه ائمه به مجلس عنایت دارن از سر تفضل ه و نه لیاقت. کسی هم منکرش نیست.
مطلبی که نوشتم در مورد مسئله ای بود ناظر به عملکرد و رفتار بنده، نه دیگران. "شرط کمال" هم که بهش اشاره کردم مربوط به عزاداری فرده و نه جمع، و به عنایات حضرات معصومین (سلام الله علیهم) هم ارتباطی پیدا نمی کنه.

فکر می کنم این بار اولین دفعه باشه که در مورد تصنعی بودن عزاداری کسی اظهار نظر می کنم. این یه مورد رو هم به خاطر سن اون پسر بچه ی عزیز، خیلی بد نمی دونم. دلیل مطرح کردن این مورد هم نوشتن مقدمه بود. (قاعدتا نمی تونم و نباید در مورد خودم همچین مثالی بیارم) میشه متن رو این طور خوند و این طور فرض کرد که بنده دانای کل هستم و یه مثال فرضی (که دور از ذهن هم نیست) آوردم.
  • عبدالله ناظری
  • یه بار متن و پاسخ های خودم رو خوندم. پر از غلط های نگارشی و املایی فاحش بود. البته موضوع جدید و نادری نیست. ولی خواستم از کسایی که اون ها رو خوندن و برای فهمیدن جمله ها به زحمت افتادن عذرخواهی کنم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی