برداشت آزاد

تکه هایی از ادراک ها، تصورات و تفکرات یک بنده خدا

برداشت آزاد

تکه هایی از ادراک ها، تصورات و تفکرات یک بنده خدا

برداشت آزاد

مطالب تکه هایی هستند از افکار نویسنده ی آن ها که به وسیله ی نقاط اتصال به یکدیگر پیوند می خورند.

آخرین برداشت ها
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی


خاله می گفت دو سه روز ه از بابای علی خبری نیست. می گفت سه شب پیش تماس گرفت ه و گفت ه "ما توی محاصره گیر افتادیم." با علی هم صحبت کرده و وصیت هاش رو گفت ه. خاله می گفت دو روز ه از بابای علی خبری نیست.


***


موقع شام این خبر رو شنیدم. راست ش از عذا خوردن م خجالت کشیدم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی